کد مطلب:210542 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:231

تقسیم شعب فلسفه مدنی در نظر مادیین
از قدیم یونانیان درباره تمدن و بنا و تشكیلات و سازمان های اجتماعی كتبی نوشته بودند در اسلام سبك نوینی آغاز شد كه برای تشحیذ افكار خوانندگان به اجمال مبادرت می كنیم.

افلاطون در آخر عمرش كتابی به نام القوانین نوشت كه سازمان اداری هر كشور را بیان نموده و خردمندان جهان غرب آن را سرمشق سیاست مدن خود قرار داده بودند تا جنگ بین المللی اول آغاز شد و مادیین شعب فلسفه مدنی را به صورت دیگری نقل كردند.

مادیین به طور كلی كه آنها هم اقسام و طبقات مختلفی دارند گفتند باید مساوات كامل در بشر حكم فرما باشد بدون قید زمان و مكان و دین و عقل و حسن و قبح بدین صورت.

گفته اند باید مالكیت فردی از بین برداشته شود - ثروت از بین برود - پول و ملك فقط مخصوص به دولت ها باشد افراد نباید مالك زمین و مال و ثروت شوند!!

آنها گفتند باید اموال افراد بشر مصادره شود اختصاص به دولت داشته تمام افراد بالسویه از آن بهره برداری كنند - حقوق و قانون وراثت كه در میان همه ملل عالم حكمفرما بوده ملغی گردد تا اختلاف طبقاتی كه در اثر مال و مقام و منصب و ثروت و تعین به وجود آمده از بین برود گفتند پول و سكه باید از بین برداشته شود و اجرت عمل هر كس همان مقدار قوت روزانه او باشد كه آن هم از طرف حكومت ها تأدیه شود - امتیازات فردی درباره زن و فرزند لغو گردد هر كس برای مدتی كوتاه یا بلند می تواند زنی داشته باشد و هر فرزندی به دنیا آمد باید دولت به تربیت عمومی آن بپردازد و تعلیم و تربیت هم باید مجانی و الزامی دست حكومت ها باشد.

گفتند صنعت و زراعت و تولید و مصرف همه باید دست دولت باشد و استخدام برای انجام این كارها و گردش چرخ اجتماع فقط با دولت است.



[ صفحه 33]



گفتند باید بانك ها تشكیل شود پول ها همه در بانك ها باشد آن هم برای حل مشكلات بزرگ اجتماعی در اختیار دولت قرار گیرد تمام طرق و شوارع و عوامل روابط زمین و هوائی و دریائی وسایل حمل و نقل فرستنده و گیرنده و نیروی مرئی و غیرمرئی از برق و رادیوم - اتم - غیره دست دولت باشد.

این افكار بدون شك كشنده فكر و رشد عقلی است زیرا پیغمبر خدا كه عقل كل و صادر اول بود فرمود (لو تساوی الخلق لهلكوا جمیعا) اگر بنا شود خلق تساوی در شئون زندگی پیدا كنند و حس رقابت و غبطت و سبقت در كار خیر در آنها بمیرد تكامل عقلی و رشد و رقاء ملی دیگر مفهومی نخواهد شد.

این افكار از هزاران سال پیش وجود داشته كه اسلام با همه آنها مبارزه نموده و زندگانی بشر را روی مبانی عقل و خرد و رشد و سیر تكامل قرار داد باید حس و حركت رقابت و سبقت باشد تا كمال حاصل گردد.

انسان از بشر امتیازش به همین است كه رشد عقلی پیدا كند نه مانند یك گله گوسفند برای آذوقه و علوفه و كارش محدود گردد و فرزندانش همه به منظور كشت و كشتار در اختیار یك فرد قرار گیرد - و دین جهت عقل و دین و علم با عقیده شیوعی و كمونیستی و اشتراكی منطق دیالكتیكی مخالف است زیرا این امور در عالم حیوانات مفید است نه برای انسان.